ناله هایش شبیه مادر بود
گریه هایش شبیه خواهر بود
آخرین لحظه های عمرش را
فکر تنهایی برادر بود
-------
جگرش پاره پاره بود آن روز
آه او پر شراره بود آن روز
خواهرش دست غم به سر می زد
در پی راه چاره بود آن روز
-----
داغ مادر شده است قاتل او
کوچه و در شده است قاتل او
خاطراتش همه غم انگیز است
غم حیدر(ع) شده است قاتل او
------
تا که سیلی به روی مادر خورد
گل روی حسن(ع) ز غم پژمرد
سم و سیلی شریک هم شده اند
حسن(ع) از درد و رنج مادر مُرد
-------
پاره پاره شده است گر جگرش
بر سر نیزه ای نرفته سرش
در جوانی خمیده قامت بود
پیر تر گشته بود از پدرش
--------
حرف های نگفته اش بسیار
روضه هایش هم از در و دیوار
همه ی عمر بوده چشمانش
از غم و رنج مادرش خونبار
-------
آسمان غرق حزن و اندوه است
در دل شیعه غصه چون کوه است
اهل عالم همه عزادارند
خرمن درد و رنج انبوه است
-------
نعش مولا که تیرباران شد
غصه و درد و غم فراوان شد
خونجگر شد حسین(ع) از غم او
زینب(س) از غصه دیده گریان شد
-------
بزم غم در بهشت هم برپاست
روضه خوان در غم حسن(ع) زهراست
مصطفی(ص) دست غم به سر دارد
قلب حیدر(ع) خزینه ی غم هاست
------
چون که شد جسم مجتبی(ع) در خاک
رخت غم رفته بر تن افلاک
چشم ها چشمه سار خون گشته
دل اهل جهان همه غمناک
-------
سوخت تا راه ما شود روشن
تا که دنیای ما شود گلشن
رفت از این جهان و در غم او
کرده عالم لباس غم بر تن
-----
یا حسن(ع) ای کریم آل عبا(ع)
حجت اللهی و امین خدا
دست ما را بگیر آقاجان
تو کریمی و ما فقیر و گدا